بسم الله الرحمن الرحیم
کاش گوشت خوک می خوردیم که لا اقل بهانه ای داشته باشیم بگوییم، بگوییم این رفتارمان اثر خوردن گوشت خوک است، بگوییم اگر زنان و دختران مان را شبانه روز رها می کنیم در خیابانهای بی رحم شهر اثرات ژنتیکی گوشت خوک است . و ای کاش چون چشمان ما گرسنه و حریص زنان دیگران است حداقل زنانمان را طعمه ی دیگران نمی کردیم شاید کمی هم زنان خودمان را لازم داشته باشیم> کاش آتش میامد و می سوخت و می برد و میگفتیم که سوخت وبرد. کاش از اول ایرانی نبودیم ، کاش از اول مسلمان نبودیم ، کاش از اول شیعه ی علی (ع)و اهل بیت اش نبودیم کاش میگفتیم اینجا آمریکاست. نمی دانم چرا غیرتهایمان در کوره ی خوک صفتی و بی غیرتی غرب ذوب شد چرا دختران ما تا صبحگاهان در خیابان شهر پرسه می زنند تا شاید لقمه ای باشند برای چشماهمیشه گرسنه ی مردان هوس باز و چرا می خواهیم زنان ما واسطه ای باشند برای جهنم مردان بی گناه و با گناه... هب شوهران میگوییم : آیا بهتر نیست زبایی همسرت را برای خودت حفظ کنی و حداقل در این مورد دست ودل باز نباشی و بخل بورزی کمی فکر کن برادرم این نعمت گرانبها را قیمت نمی توان گذارد پس چرا تو آن را به رایگان در اختیار هرکس وناکس میگذاری ؟ به خدا کفران نعمت است!
به نام خدا
نمی دانم این چه عشقی است که با وجود خستگی از کارهای روزانه و دغدغه های معمول و غیرمعمول زندگی همچنان عشق اینترنت و وبلاگ نمی گذارد که آدم یه خواب درست داشته باشد و مثل بچه ی خوب بگیرد بخوابد.
به هر صورت اولا ولادت با سعادت مولای دلهای بی قرارمان ، حضرت اباعبدالله الحسین(ع) را خدمت شما تبریک عرض میکنم.
چند روز دیگر سفر عمره در پیش دارم،هرجند انچنان شوقی در خود احساس نمی کنم برای رفتن اما به هر صورت من این سفر را به فال نیک میگیرم،که شاید افقی روشنتر از آینده به روی دنیای مکدر و بی حافظه ی من باز کند،چند بار قصد کردم سفر را لغو کنم اما باز با خودم گفتم به طور حتم هیچ کاری بیهوده از خداوند سر نمی زند و دوباره برای رفتن به خود انگیزه ای ن چنین دادم و امیدوارم این سفر ذره ای از خرباره غبار که آینه ی دلم را محو کرده اند پاک کند و بزداید و کمی در راستای انسانیت و انسان شدن گام بر داریم،امیدوارم...و امیدوارم این عمره پایانی بر عمری بیهوده زیستن باشد
انشاءالله
هفته ی کارگر گرامی باد ...
گر چه کسی به جز خود کارگران عزیز مشقت کار را احساس نمی کند...گر چه کسی به جز کار گران ، بی محبتی مردم را به کارگران درک نمی کند...گرچه کسی به جز خانواده و فرزندان کار گران ، زمختی دست کارگران را نمی فهمد...گر چه کسی توان برداشتن کوله بار خستگی را از کمر کارگران ندارد...و گر چه...
اما کارگر عزیز گرچه حقوق تو را فوتبالیستهای بی غیرت وزحمتکش و هنرمندان بی هنر مملکت می بلعند...و چوب بزرگی و شهرتی که با پول وجان توبه دست آورده اند را به سرت می کوبند...مگر چاره ای به جز سکوت هم داری...فریاد که میزنی صدایت به سقف نداشته ی خانه ات هم نمی رسد چه رسد به اینکه...
گر چه میدانم کار گران وقت و حوصله ی خواندن مطلب من را ندارند... اما می نویسم شاید فریادی باشد بجای این همه سکوت...به جای این همه سکوت که...سکوتی که تو را مرگبار می بلعد...
کارگران عزیز روزتان را با خون دل تبریک می گویم...گر چه بغضم امان این را هم نمی دهد...
ادامه مطلب ...