راسکولینکف

راسکولینکف...---ــــــ قهرمان رمان جنایت و مکافات داستایفسکی ــــــ---...

راسکولینکف

راسکولینکف...---ــــــ قهرمان رمان جنایت و مکافات داستایفسکی ــــــ---...

یادم نمی آید کجا را دوست دارم ...!



یادم نمی آید کجا را دوست دارم ...!

دریا و شن؟..نه! کوه ها را دوست..دارم؟...!


انگار احساسات من دست خودم نیست

گاهی سکوت و گه صدا را دوست دارم


شرمنده ام ! باید بگویم مدتی هست

اصلا نمیدانم شما را دوست دارم؟

آه..این دلم از دست آدم ها گرفته

دنیای خوب بچه ها را دوست دارم


چشم دلم دنبال یک عشق قدیمیست

این عشق پاک بی ریا را دوست دارم


لیلا!برو!..دیگر جنونت در دلم نیست

مجنونی این لحظه ها را دوست دارم


بال و پرم بودی ولی پرواز را من

بی بال و پر..نه!بی مدارا دوست دارم


آه عشق احساس شگرفی دارد اینبار

این حس زیبا و رها را دوست دارم


آخر خدایا این چه احساس عجیبی است

هان!یادم آمد!...من خدا را دوست دارم ...!
در اشک هایی که از محبت خدا می ریزید، برای عاشق شدن دل ما هم دعا کنید.