راسکولینکف

راسکولینکف...---ــــــ قهرمان رمان جنایت و مکافات داستایفسکی ــــــ---...

راسکولینکف

راسکولینکف...---ــــــ قهرمان رمان جنایت و مکافات داستایفسکی ــــــ---...

پرسپولیس داماش و راه‌هایی برای سالم سازی فضای ورزشگاه‌ها!

من میگم زیاد سخت نگیرید. بالاخره تماشاچی و بازیکن باید به هم بیایند؛ آن‌جور خوشحالی کردن اینجور اعتراض کردن هم دارد دیگر! من فکر می‌کنم داور آن وسط وصله ناجور بوده وگرنه حرفی نزده اند که بنده خداها... احوال‌پرسی کرده‌اند!

همانطور که همگان اطلاع دارند باز هم دست اجانب از آستین تماشاگران بیرون آمد و تعداد معدودی تماشاگرنما(فقط چیزی حدود سی چهل هزار نفر!) بی‌تربیتی کردند و موجب شدند که بازی پرسپولیس و داماش در دقیقه نود نیمه کاره بماند. معلوم است که این اتفاق چقدر بد است(منظور از این اتفاق نیمه کاره ماندن بازی است وگرنه چیزهایی که آدم به آنها عادت دارد که بد نمی‌شود!) بنابراین در زیر چند راه برای تکرار نشدن این اتفاق‌ها به مسئولین محترم فوتبال کشور ارائه می‌کنیم:

 
1. داورها را از میان آدمهای ناشنوا انتخاب کنیم. اینطوری دیگر تماشاچی‌ها هرقدر هم فحش دهند هیچ اتفاقی نمی افتد. البته ممکن است آنها روی پلاکارد چیزهای بدی بنویسند که خب آنوقت باید داور ها نابینا هم باشند. البته گاهاً هم مشاهده شده که تشنج‌های ایجاد شده بخاطر حرفهای داور است که بهتر است داور لال هم باشد تا راه فتنه کلا بسته شود!
 
2. فکر میکنید تماشاچی‌ها چه چیزهایی می‌گویند که داور ناراحت می‌شود؟ نه... نگفتم بگویید، گفتم فکر کنید! طبیعتا تماشاچی‌ها نکاتی را درباره خانواده و بستگان داور ذکر می‌کنند دیگر که البته این مشکل هم قابل حل است. اگر داورها را از میان کسانی انتخاب کنیم که هیچ کس و کاری ندارند مشکل حل خواهد شد. مثلاً شما اگر عمه نداشته باشید اصلا ناراحت می‌شوید کسی به عمه‌تان اهانت کند؟ اصلا چطور می‌شود به کسی که وجود ندارد اهانت کرد؟ پس نتیجه میگیریم که مشکل از تماشاچی‌ها نیست بلکه از داورهاست که به هر کدام از بستگانشان که اهانت می‌کنند وجود دارد!
 
3. مگر یک نفر تماشاچی صدایش چقدر  بلند است؟ حالا یک نفر نه صد هزار نفر! مثلا اگر الان در کرج صد هزار نفر فحش بدهند کسی در تهران می‌شنود؟ معلوم است که نه. پس بهتر است فاصله میان جایگاه تماشاچی‌ها با زمین بازی کمی بیشتر شود. آفرین صندلی‌ها رو ببر عقب... یک کم دیگر... باز هم برو... یه ذره دیگه...آهان خوب شد، فقط به تماشاچی‌ها بگو زیاد روی سی و سه پل ننشینند، قدیمی است و ممکن است خراب شود!
 
4. اگر دقت کنید می‌بینید که در همین بازی اخیر داور در دقیقه نود ناراحت شد و بازی را قطع کرد. حالا فرض کنید اگر بازی در دقیقه 89 تمام می‌شد دیگر هیچکدام از این اتفاق‌ها نمی‌ا‌فتاد. خب مگر آیه نازل شده است که فوتبال باید 90 دقیقه باشد؟ دوستان از این به بعد فوتبال را در دو نیمه چهل و چهار و نیم دقیقه‌ای برگزار کنند تا همه چیز به خوبی و خوشی تمام شود.
 
5. من میگم زیاد سخت نگیرید. بالاخره تماشاچی و بازیکن باید به هم بیایند؛ آن‌جور خوشحالی کردن اینجور اعتراض کردن هم دارد دیگر! من فکر می‌کنم داور آن وسط وصله ناجور بوده وگرنه حرفی نزده اند که بنده خداها... احوال‌پرسی کرده‌اند!
 
6. یک راه هم این است که سعی کنیم فضای ورزشگاه‌ها سالم شود و فرهنگ تماشاگرها بالا رود. چی؟ این خیلی سخت است؟ کجا ؟ میرید همان بندهای بالا را اجرایی کنید؟!... خب بفرمایید!

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد